درمان سرطان چشم
بازدید 187
0

درمان سرطان چشم ، خاطرات پرتو درمانی من با پرتو پروتونی

پرتو درمانی ، درمان سرطان چشم من با پرتو پروتونی

راستش را به خواهین نمی توانم بگویم برای (درمان سرطان چشم)  ملانوم چشمم منتظر بودم  و هفته ها و روزا ها را می شمردم . یک هفته رادیوتراپی کامل یک تعطیلات لذت لخش به نظر نمی آید .اما پنج روزی که من در ماه اوت در مرکز سرطان Clatterbridge در Wirral گذراندم، اثبات شد که هر دو جذاب و مثبت تر از آنچه انتظار داشتم بود.بیمارستان سرطان در یک محل بزرگ قرار دارد ، اما در یک ساختمان کوچک و دلپذیر در پشت آن مرکز ملی درمانی  پروتون پرتو درمانی چشم قرار دارد.این تنها مکان در انگلستان است که این نوع درمان تخصصی برای این سرطان نادر (ملانوم کروئیدی) را فراهم می‌کند ، هر ساله حدود ۷ نفر از هر یک میلیون نفر مبتلا به ملانوم کروئیدی (نوعی سرطان چشم) هستند.در بریتانیا، حدود ۵۰۰ نفر در هر سال ،این  نوع از سرطان نادر را  که توموری بدخیم در پشت چشم است ، درون بدن خود  پرورش می‌دهند.انواعمختلفی از درمان برای این سرطان (ملانوم کروئیدی) وجود دارد ، از جمله قرار دادن یک پلاک رادیو اکتیو در پشت چشم.این روشی بود که  در سال ۲۰۰۵ در بیمارستان Moorfields در لندن تحت درمان قرار گرفتم، اما به طور فزاینده‌ای، مزایای درمان پروتون پرتو درمانی به رسمیت شناخته شده‌است.این روش شامل هدف‌گیری بسیار دقیق تومور است و اکنون نزدیک به نیمی از مبتلایان به سرطان چشم (ملانوم کروئیدی) در سال به Clatterbridge فرستاده می‌شوند.

این تصویر مربوط به چشم یک بیمار مبتلا به سرطان چشم (ملانوم کروئیدی) است همانطور که مبینید ،تاری خاکستری در پایین این تصویر، تومور است.

برای من، این روند حدود یک ماه پیش آغاز شد، با عملیات تحت بیهوشی عمومی دربیمارستان Moorfields .پزشکان در چشم من، برای پروتون پرتو درمانی ، یک نشانگر را درون چشم من درنظر می‌گیرند،این عمل ناخوشایند ترین  و دردناک ترین قسمت کل فرآیند درمان بود.سپس ، چند هفته قبل از درمان  سرطان چشم من، به Clatterbridge رفتم تا یک ماسک مناسب بخرم.یک برنامه درمانی با اندازه‌گیری دقیق انجام شد.هفته درمان با یک روز از آماده سازی نهایی آغاز شد، به طوری که هر کس در مورد ابعاد دقیق تومور و طرح آن برای چهار روز بعد  آگاهی داشت.این مرکز شامل همکاری چشمگیر بین انکولوژیست های چشم پزشکی، رادیوگرافی ها و فیزیکدانان هسته ای است.

تصویر بالا مربوط به یک Cyclotron می باشد ک عمل پرتو درمانی پروتونی رو انچام میده.در داخل این cyclotron  است که تولید پروتون صورت می پذیرد.در روز دوشنبه من عملیات آماده سازی رو شروع کردم که شامل پوشیدن لباس محافظ و دوزیمتر تابش قبل از ورود به پناهگاه بتنی در کنار اتاق درمان بود. Andrzej Kacperek فیزیکدان ارشد ، که از قبل از افتتاح این مرکز در اواخر دهه ۱۹۸۰ به اینجا آمده بود، راهنمای من بود.
او به من گفت که آنچه که مشاهده کردم خیلی شبیه به شتابدهنده ذرات در Cern اروپا (European Organization for Nuclear Research) بود، هرچند در مقیاس کوچکتر – نوعی کوچکتر برخورد دهنده هادرونی بود.دکتر Kacperek  افزود: “به استثنای اینکه پروتون با چشم شما برخورد می کند.” ایده درمانی در درمان پرتو درمانی پروتون، انرژی ای است که می تواند هدف قرار گیرد، بنابراین طی فاصله ای بسیار دقیقی به بدن می رسد و سپس متوقف می شود. این بدان معنی است که بدون آسیب زدن به بافت و ارگان‌ها می تواند به تومور حمله کند. بنابراین، در مورد درمان سرطان چشم، اغلب ممکن است  از ، از دست دادن بینایی انسان ها ، جلوگیری کند.روز سه شنبه، اولین روز درمان واقعی پرتو بود.ابتدا داروهای بیهوشی را به چشم من زدند و اثرات آن کاملا مشهود بود ،سپس ، در یک صندلی بسیار مهندسی شده قرار گرفتم – دکتر ب من میگفت که ارزش آن چند صد هزار پوند میباشد. ماسک شخصی من نصب شده بود و صندلی چرخانده شده  و در مقابل چیزی که مانند انتهای یک تلسکوپ بود ، حرکت می کرد.چند عکس اشعه ایکس برداشته شد. سپس، وقتی به نور قرمز خیره شدم، صدای آژیر خاموش شد و تیم از اتاق درمان به اتاق کنترل  رفتند و در آنجا چشم من را بر روی پرده نمایش دیدند.سپس،مرحله بعد آغاز شد و آنچه که به نظر می رسد نور آبی ای بود که شروع به پخش شد. این نور آبی 31 ثانیه ادامه داشت. سپس تیم درمانی برگشت تا ماسک را از سرم در آورد و من را از دستگاه جدا کند و من آزاد بودم که بروم.همان روال همیشگی در سه روز بعد تکرار شددر ابتدا، پس از کمی ترس و ناراحتی  و مجبور بودم به نشستن، به سرعت متوجه شدم که درمان سرطان چشم بدون درد است.

ره آورد و سوغات این ماجرا: (درمان سرطان چشم)

تیم بسیار حرفه ای رادیوگرافی و فیزیکدانان و دکتر ها بیش از حد دلگرم کننده بودند و همواره  توضیح می دادند که دقیقا چه اتفاقاتی در هر مرحله رخ می‌دهد. آن‌ها با هر اضطراب و نگرانی  که من داشتم با همدردی برخورد می کردند.من همچنین یک دفترچه خاطره ویدیویی از این پرتودرمانی و … درست کردم و تمامیی کارکنان آن مرکز مشتاقانه به من کمک میکردند.دکتر “Kacperek” حتی دوربین را در یک مرحله به کار برد، و چند عکس حیاتی برای ویدئوی من جمع‌آوری کرد.خدمات بهداشت و درمانی ، برای ده یا چند بیمار که هر هفته در یک هتل محلی تحت درمان قرار می‌گیرند، تمام هزینه ها را می‌پردازد.ما شروع به شناسایی دیگر بیماران کردیم .هنگامی که از بیمارستان برگشته بودم و یک چشمبند موقتی به تن داشتم تا زمانی که طول مدت درمان به پایان رسید و آن را در آوردم شرایط  این بیماری نادر ( ملانوم کروئیدی ) قرار گرفتند.همان طور که  هفته  میگذشت و این روند ادامه داشت، رفاقت و صمیمت بسیاری بین من و دیگر بیماران شکل گرفت ، ما نوشته ها را در طول صبحانه مقایسه می کردیم و برای یکدیگر شانس خوب و آرزوی سلامتی و گذران هرچه بهتر پرتو درمانی پروتونی را داشتیم. روز جمعه، آخرین روزی بود ک در این مرکز درمانی بودیم و  یه جور احساس بدی داشتیم ک آخرین ملاقاتمون رو باهم دیگر داریم انگار که آخرین روز زندگیمون بود.من ماسک چشم خودم را به عنوان یک سوغاتی از آنجا به یادگار آوردم..هرچند که دیگه تموم شده بود ولی هنوزم  به طرز عجیب و غریبی هیجان زده شده هستم که تجربه درمانی با کلاس جهانی در یک تیم درمانی رو داشتم که در بالاترین سطح ممکن کار خودشون رو انجام می دادند.گام بعدی آن بود که ببینیم چقدر موثر بوده است.در اواخر ماه اوت، من به بیمارستان Moorfields مراجعه خواهم کرد، جایی که پزشکان چشم من را بررسی کرده و میزان آسیب به تومور را ارزیابی خواهند کرد.من ملانوم کروئیدی دارم، داشتم ، یا نمیدونم شایدم خواهم داشت.

اشتراک گذاری

دنبال کنید نوشته شده توسط:

ساعدی

نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *