شما فکر می کنید آیا نبوغ را می توان با آی کیو اندازه گیری کرد؟ و آیا میزان هوش هر افراد نمایانگر درجه نبوغ آن ها می باشد؟ نظرات متعددی در این زمینه مطرح شده است برخی هوش و نبوغ را یکی دانسته اند و بعضی هم ارتباط مستقیم بین باهوش بودن و نابغه بودن را مورد تردید قرار داده اند. بهترین منبع برای یافتن پاسخ مراجعه به نظر افرادی است که خودشان به عنوان افرادی با هوشبهر بالا معرفی شده اند. پیگیری زندگی شخصی آن ها و میزان برجسته شدنشان به عنوان افراد نابغه گویای نکات زیادی است. در ادامه مصاحبه ای را که نشریه ناتیلوس با پنج عضو سابق و فعلی منسا انجام داده است از نظر می گذرانیم.
قبل از خواندن نظرات اعضای منسا باید بگوییم منسا Mensa International یک جمعیت بین المللی است که در آن صرفا افرادی می توانند به عضویت در بیایند که بهره هوشی شان بالاتر از 98 درصد جامعه باشد. بدین ترتیب افراد عضو منسا شامل 2 درصد بالای کسانی است که در آزمون های استاندارد هوش شرکت می کنند. شعار منسا که از 1946 در آکسفورد انگلستان تاسیس شده است این است که سعی می کند تا افرادی که بهره هوشی بالاتری از سایر افراد جامعه دارند را شناسایی کرده و به آنها فرصت های اجتماعی بالاتری برای استفاده از این منابع هوش بشری ارائه نماید و آنان را برای انجام پژوهش های مهم ترغیب کند.
در این جا 5 عضو منسا که در مصاحبه شرکت کرده اند را معرفی می کنیم: ریچارد هانتر، مدیر مالی بازنشسته در یک شرکت توزیع کننده نوشیدنی؛ جک ویلیامز، روزنامه نگار ؛ بیکرام رانا ، مدیر یک شرکت مشاوره کسب و کار؛ لارا بکرینگ، یک مشاور تجاری؛ و جان شیهان یک هیپنوتیزم گر بالینی.
سوال اول این است که آیا شما جزو افراد نابغه اید؟
ریچارد: اگر شما آن آزمونی که هوش من را اندازه گرفت بدهید تایید می کنید که شما هم یک IQ مشخص دارید. با این وجود این دقیقا همان چیزی نیست که شما را تبدیل به یک فرد هوشمند می کند، چه برسد به این که از افراد نابغه باشید. بهتر بگویم شما می توانید یک IQ بسیار بالا داشته باشید و در عین حال یک احمق کامل باشید.
بیکرام: من الان چه تفاوتی با آنهایی دارم که بهره هوشی ام از 97 درصد آنها بیشتر بود؟ فکر می کنم این بهره هوشی نیست که میان شما و دیگران تفاوت ایجاد می کند بلکه کار سخت آن چیزی است که واقعا شما را از دیگران جدا می کند. در واقع من فکر نمی کنم شما بتوانید جزو افراد نابغه بدون موفقیت باشید. شما افرادی را می شناسید که در کارشان بسیار عالی هستند. 90 درصد این افراد از سایر حرفه ای ها سخت تر کار می کنند. کسی مانند کریستیانو رونالدو را ببینید. او احتمالا 20 ساعت بیشتر از کسی که خارج از 20 بازیکن برتر فوتبال است کار می کند.
جک: من فکر می کنم یک منسایی بودن به این معنی است که من از منطق خوبی برخوردارم. فقط همین. اما به این معنا نیست که من برای توصیف، خودم را با انیشتین مقایسه کنم. چرا که یک نابغه ( مثل انیشتین) همواره به جلو حرکت می کند و در حال تکامل است.
جان: من خیلی راحت نیستم که بگویم من یک نابغه ام. اگر چه نمرات آزمون هوش من نشان می دهند که من فرد باهوشی هستم و سوابقم نشان می دهد که در من 14 سالگی دبیرستان را به پایان رساندم و در 19 سالگی از دوره لیسانس و فوق لیسانس فارغ التحصیل شدم .
لارا: من هم فکر می کنم این یک نوع خودشیفتگی است. من صرفا خودم را باهوش تر از یک فرد متوسط می دانم و به خودم به عنوان یک نابغه نگاه نمی کنم. به این دلیل است که من دارم به چیزهایی نگاه می کنم که دیگران انجام داده اند، چیزهایی که آنها ایجاد کرده اند، کشف یا اختراع کرده اند را می بینم اما دارای این توانایی نیستم که آن ها را خلق کنم. در واقع من یک حافظه واقعا خوب و مهارت های سازمانی بسیار عالی دارم، اما من با این کارها خودم را جزو گروه افراد نابغه در نظر نمی گیرم. چرا که من نبوغ را در خلاقیت می بینم.
سوال بعدی این بود که آیا منسا یک سازمان برای نوابغ است؟
ریچارد: من فکر می کنم پاسخ به این سوال نیاز به یک تعریف بسیار ظریف از نبوغ دارد.
بیکرام: من فکر می کنم این سازمان برای افراد با IQ بالا است اما مفهوم نابغه کمی پیچیده تر است: برای نابغه بودن شما علاوه بر این که نیاز دارید که هوشبهر خوبی داشته باشید باید آن را به آزمون نیز بگذارید. من فکر می کنم این برای افرادی است که می خواهند بدانند چقدر خوب هستند قابل توجه است. همچنین برای آنهایی که می خواهند ببینند آیا می توانند به سازمان های دیگری بپیوندند که در آنجا افراد بیشتری شبیه آنها هستند، مفید است.
جک: من فکر می کنم مردم منسا را به عنوان مکانی می دانند که در آن به هوش بها داده می شود و آن را درک می کنند، جایی که به افراد باهوش ارزش و احترام گذاشته می شود. جامعه ما یک جامعه توده ای است. در منسا عکس این قضیه درست است. افرادی که در همه زندگی خود احساس در حاشیه بودن و ناراحتی کرده اند چرا که ناگهان در جایی قرار گرفته اند که بقیه با آنها متفاوت بوده اند، در منسا احساس بهتری دارند چرا که هرچه شما مستعد تر هستید، بیشتر احتمال دارد که درونگراتر باشید.
لارا: من فکر می کنم آنچه که منسایی ها را از بقیه متمایز می کند این است که بسیاری از افراد مایل اند که به منسا بپیوندند اما بسیاری از کسانی که آزمون آن را امتحان می کنند هرگز نمی توانند عضو منسا شوند. با این که شانس افراد 1 در 50 است و با این حساب ما اکنون می بایست میلیون ها عضو داشته باشیم اما در واقع ما فقط 56000 نفر هستیم. این یک باشگاه اجتماعی است.
یک سوال هیجان انگیز این می تواند باشد که منسایی ها چه جور آدم هایی هستند. به پاسخ این سوال که آیا می توانید یک عضو معمولی منسا را توصیف کنید؟
جک: آنها هم مثل سایر اعضای جامعه می توانند در هر جایی مانند یک کافی شاپ حضور داشته باشند و شما آنها را ببینید . چرا که آنها فقط دارای دارای IQ بالاتری هستند و در بعضی از علایق با دیگران متفاوت اند . به احتمال زیاد شما یک منسایی را فردی میابید که بیش از این که سریال تلویزیونی ببیند علاقه مند است تا در مورد سیاه چاله ها مطالعه کند.
جان: سوال شما مثل این است که بخواهید یکی از اعضای عمومی یک شهر را معرفی کنید. آیا شما می توانید یکی از شهروندان را برای من توصیف کنید؟ وقتی من به مانسا پیوستم، واقعا تعجب کردم که ما فقط در یک مورد با دیگران متفاوت هستیم و آن این که همگی عضو منسا می باشیم. این تقریبا تنها ویژگی مشترک ماست. در بین ما قضات، وکلا، هنرمندان، نوازندگان، و انواع افراد از حرفه های دیگر حضور دارند و این چیزی است که درباره منسا بسیار عالی است.
لارا: منسا یک سازمان متنوع است. شما نمی دانید که شغل هر کسی چیست، مگر آنکه از او بخواهید تا به شما بگوید. اعضای منسا می توانند مونس های خوبی برای یکدیگر باشند از این جهت که متعلق به یک جامعه شبیه هم هستند.
این پنج عضو منسا در پاسخ به این سوال که آیا می توانید “نابغه” را برای من تعریف کنید یا توضیح دهید که یک نابغه چیست؟
ریچار: به نظرم نابغه ها دارای یک توانایی استثنایی هستند. اگر شما عضو منسا باشید و به یک توانایی های استثنایی در IQ برسید این یک نوع نابغه بودن است، اما نابغه بودن اشکال دیگری هم دارد. مثلا بعضی ورزشکاران نابغه اند. پس در گروه افراد نابغه بودن فراتر از توانایی خاص در یک یا چندچیز است.
بیکرام: این بستگی به این دارد که شما چه چیزی را نبوغ می بینید و چه هنگامی کسی را نابغه می دانید. به نظر من نابغه مدرن امروز کسی مثل استیو جابز است که کارهای پیشگامانه انجام داده است.
جک: راستش من هیچ نظری ندارم. اما من واقعا نمی توانم فکر کنم بودن در منسا شما را به یک نابغه تبدیل کند، من فکر می کنم یک عنصر خلاق و نوآور نیز درافراد نابغه وجود دارد. نابغه مرزها را هل می دهد.
جان: البته من فکر نمی کنم شما بتوانید بگویید ک یک نابغه “معمولی” وجود دارد. یک نمونه از آن هم وجود ندارد، نوابغ افرادی استثنائی اند که توانایی فکری بالایی دارند. نابغه از “داشتن” یک نوع نبوغ به سمت “بودن” حرکت کرده است.
لارا: کاری که شما در زندگی خود انجام می دهید تعیین می کند که آیا شما یک نابغه هستید یا خیر. یک نابغه کسی است که می تواند چیزی جدید ایجاد کند.
اما سوال اصلی این بود که آید نبوغ می تواند اندازه گیری شود؟
ریچارد: من فکر می کنم برخی از انواع نبوغ را می توان اندازه گیری کرد و برخی از انواع دیگر تنها می تواند توسط قضاوت دیگران ارزیابی شود. اگر شما نابغه ریاضی هستید، می توانید آن را اندازه گیری کنید، اما اگر شما یک نبوغ هنری دارید، نمی توانید آن را اندازه گیری کنید. اگر شما یک فوتبالیست نابغه هستید، با توجه به این که بازدهی شما در مقابل هزینه ای که شده است می توانید اندازه نبوغتان را تعیین کنید.
جک: من فکر نمی کنم شما بتوانید نبوغ را تضمین کنید، قطعا فکر می کنم که منسا این کار را نمی کند. منسا تنها توانایی منطقی شما را تایید می کند . یا آن را در حد بالاتر از دیگران دارید یا نه.
جان: نمرات آزمون فقط می گویند که من با استعداد هستم، اما چیزی است که من با آن متولد شدم. من فکر می کنم که داشتن IQ بالا یک چیز است، اما عنصر دیگر تاثیر استفاده از آن در طی یک دوره زمانی است.
لارا: من فکر می کنم اینکه جزو افراد نابغه باشید یا نه بستگی به دیدگاه مخاطب شما دارد. چیزهایی که برای من شگفت انگیز است، شخص دیگری را تحت تاثیر قرار نمی دهد.
و سوال پایانی: آیا شما خوشحال هستید که آزمون منسا را در آن زمان انجام دادید؟
ریچارد: موفقیت در آن آزمون شبیه یک شوت بزرگ در مسابقه گلف بود که شما در مورد آن احساس خوبی دارید، اما واقعا، چیزی بیش از آن نیست. اگر فیس بوک در آن زمان وجود می داشت، آن را در فیس بوک قرار نمی دادم.
بیکرام: بیشتر از هر چیز دیگری ، این که باعث شد به خود اطمینان پیدا کنم خوب بود، آن چه مهم است این که من به توانایی خودم برای رفع چالش ها اعتقاد دارم.
لارا: این آزمون یک چیز کاملا سرگرم کننده بود، و چالش بخشی از این سرگرم کنندگی بود. من به دلیل این که مادرم واقعا می خواست به منسا پیوستم ، اما زمانی که شروع به شرکت در جلسات نمودم، آن چیزی همه فکر می کنند نبود. این افراد آرام و راحت در کنار یکدیگر بودند و این بخشی است که من بیشتر از همه آن را دوست دارم.
نظرات کاربران