اگر شما هم دارید این مطلب را مطالعه می کنید، احتمالا می خواهید یک فریلنسر باشید. احتمالا به این نتیجه رسیده اید که چه چیزی از فریلنسر بودن انتظار دارید. پس بیایید ببینیم برای فریلنسر شدن و موفقیت در آن چه کارهایی باید انجام دهید.خب شاید شما می خواهید که شغل خود را ترک کنید و استعفای خود را از آن اعلام کنید؟ و همه چیز فکر می کنید ساده و راحت است؟ درست است؟
نه باید بگویم اشتباه است.
یکی از بزرگ ترین اشتباهات افراد راجع به کار فریلنسری این است که فکر می کنند درخانه می نشینند و کار به سراغ آنها می آید. اما در واقعیت این طور است که شما باید بجنگید و سخت هم بجنگید! به این نقل قول خوب گوش کنید و به آن فکر کنید:
شما باید تلاش کنید ، هیچ چیز خوبی آسان نیست.
متاسفم که این را می گویم اما کار فریلنسری یعنی کار کردن. و به معنای واقعی کار کردن! بر خلاف شغل های از ساعت 8 صبح تا 4 بعد از ظهر، هیچ چیز ساده و آسانی درباره شغل فریلنسری وجود ندارد، هیچ چیز همیشگی و پایداری وجود ندارد و شما همیشه باید این را بدانید و آویزه گوش خود کنید. اما با این همه رازهای ساده ای راجع به تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق وجود دارد که من در اینجا و در این مقاله با شما آنها را در میان می گذارم. به این نکته ها توجه کنید.
برای فریلنسر موفق شدن :
- با هر کسی که می شناسید، تماس بگیرید.
- روی برند شخصی خود کار کنید.
- یک برنامه عملیاتی برای خود بنویسید.
- درباره کارتان تحقیق کنید و به رقابت ها در زمینه کاری خود توجه کنید.
این گام ها پیشنهاد هایی است برای افرادی که از شغل های کنونی خود دست کشیده اند و می خواهند برای خودشان کار کنند. اگر آنها توانسته اند این کار را انجام دهند، پس شما هم می توانید. به این نقل قول گوش دهید و آویزه گوش خود کنید. اولین روزها، هفته ها، و ماه های شما ممکن است چالش برانگیز باشد و احتمالا هر چه تا به حال به دست آورده اید را باید خرج کنید. بیایید به داستان من وقتی تبدیل به یک فریلنسر شدم گوش کنید.
آنچه باعث شد من یک فریلنسر موفق شدم مربوط به قبل از فریلنسر شدن من بود، نه بعد از آن .
اگر شما تجربه ای در زمینه کاری تان داشته باشید، همه چیز برای شما راحت تر است. به خاطر داشته باشید برای فریلنسر موفق شدن، شروع کار شما با وقتی نیست که شغل خود را ترک می کنید بلکه زمانی است که تصمیم می گیرید سبک زندگی خود را تغییر دهید. در بین تصمیم برای یک فریلنسر شدن تا تبدیل شدن به یک فریلنسر، شما نیاز دارید که آمادگی هایی را کسب کنید تا بتوانید فریلنسر موفقی شوید. خب ، بیایید ببینیم من چه کاری در این روند انجام دادم. من برای تبدیل شدن به یک فریلنسر موفق این کارها را انجام دادم:
- با هر کسی که از قبل می شناختم تماس گرفتم.
به معنای واقعی هر کسی. اولین کاری که انجام دادم این بود که با هر کسی که می شناختم تماس گرفتم و تصمیمم به آنها گفتم. من درباره این که در چه فیلدی کار می کنم و حتی تاریخی که در نظر گرفته ام شغل خود را ترک کنم با آنها صحبت کردم. در پایان به آنها گفتم که خوشحال می شوم که اگر پروژه ای دارند که در فیلد کاری من است به من پیشنهاد دهند.
به سه دلیل این کار را انجام دادم:
- تجربه
- ارتباطات
- منابع
سی روز قبل از این که تصمیم بگیرید شغل خود را ترک کنید و به صورت فریلنسری کارها را انجام دهید یک ایمیل بفرستید و بقیه را در جریان تصمیم خود قرار دهید. توجه داشته باشید که این صحبت ها نباید به گونه ای باشد که گویا می خواهید خود را به دیگران آویزان کنید.
همچنین بخوانید در پیویو :
- بر روی برند شخصی ام کار کردم.
خب شاید سوال پیش بیاید کار فریلنسری چه ربطی به برند شخصی دارد؟ دلیل این است که به عنوان یک فریلنسر، شما برند خودتان هستید. برای این کار فرقی نمی کند که چه شغلی داشته باشید، می توانید یک توسعه وب باشید، یک طراح تجربه کاربری باشید یا نویسنده و یا بازاریاب؛ در هر صورت شما نیاز دارید که بر روی برند شخصی خود کار کنید. برای این کار بیایید ببینیم من برای ساختن برند شخصی خودم به عنوان فریلنسر موفق چه کاری انجام دادم؟
- من عضو لینکداین شدم و پروفایل خودم را تکمیل کردم. هر جزییاتی که مربوط به تجربه ام می شد در آن جا ذکر کردم. حتی شغل های مرتبط ام را در آن جا اشاره کردم. هر چیزی که درباره من وجود داشت ممکن بود برای دیگران جالب باشد.
- همین کار را در فیس بوک هم انجام دادم. به گروه های مرتبط زمینه کاری ام پیوستم و شروع به پرسیدن سوال کردم. همچنین سوالات زیادی که قبلا پرسیده شده بود را مطالعه کردم.
- در توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی، همچنین در Quora هم همین کار را انجام دادم.
- سپس به هر رویدادی که مرتبط با زمینه کاری ام بود رفتم و در آنها شرکت کردم.
این ها کمک می کند تا شما هم ارتباطات بهتری بسازید و هم خود را به دیگران بشناسانید.
- برای خودم یک برنامه عملیاتی نوشتم.
به این جمله دقت کنید هرگز و هرگز زمانی را که باید صرف برنامه ریزی کنید دست کم نگیرید. هرگز! من برای هر روز خودم وقتی که شغل ام را ترک کردم هدفی داشتم. بعضی اوقات، آن هدف فقط یک ایمیل تماس با زمینه کاری ام در رابطه با درخواست یک توصیه بود. گاهی، هدف گسترش شبکه ام با فلان تعداد از افراد بود یا هدف، پاسخ به سوالات خاص یا پیوستن به یک شبکه اجتماعی جدید بود.
من برای هر بخش کار خودم یک برنامه نوشتم. همچنین یک بیزنس پلن برای خودم طراحی کردم که در آن به اهداف، ملزومات مالی و اقتصادی پرداخته بودم. همچنین یک برنامه برای گسترش شبکه خودم نوشتم که در آن از کسانی که در حوزه کاری من متخصص بودند خواستم برایم بنویسند که:
- بهترین مشتری های من کجا هستند؟
- رسیدن به یک توافق چه قدر دشوار است؟
- و درباره هزینه ها نیز از آن ها مشورت گرفتم.
این فرصت خوبی برای من بود تا هم یاد بگیرم و هم مهارت هایی که لازم بود کسب کنم را در یک فرصت مناسب کسب کنم. ضمن آنکه به شبکه ای از متخصصان آن حوزه هم دسترسی داشتم. یک تیر با دو نشان! در قدم های بعد من بیشتر تحقیق کردم و رقبای خود را شناختم و سعی کردم برای فریلنسر موفق شدن، بیشتر زمینه کاری خودم را بشناسم.
امیدوارم این دستورالعمل توانسته باشد به شما هم کمک کند که بتوانید به رویای خود در داشتن کسب و کاری که در اختیار خود باشید کمک کند و شما هم تبدیل به یک فریلنسر موفق شوید.
نظرات کاربران