سلامت روان به سلامتی شناختی ، رفتاری و عاطفی ما اشاره دارد – این ها همه مربوط به نحوه تفکر ، احساس و رفتار ما است. اصطلاح “سلامت روان” گاهی به معنای عدم وجود یک اختلال روانی است.
سلامت روان می تواند بر زندگی روزمره ، روابط و حتی سلامت جسمی تأثیر بگذارد. سلامت روانی همچنین شامل توانایی فرد برای لذت بردن از زندگی – رسیدن به تعادل بین فعالیتهای زندگی و تلاشها برای دستیابی به تاب آوری روانشناختی است.
در این مقاله توضیح خواهیم داد که منظور از اصطلاحات “سلامت روان” و “بیماری روانی” چیست. همچنین متداول ترین انواع اختلال روانی و نحوه درمان آنها را بیان خواهیم کرد. این مقاله همچنین برخی از علائم اولیه مشکلات سلامت روان را در بر می گیرد.
تعریف دقیق
مطابق فرهنگنامه پزشکی Medilexicon ، سلامت روان عبارت است از:
“بلوغ عاطفی ، رفتاری و اجتماعی یا عادی بودن ؛ عدم وجود یک اختلال روانی یا رفتاری ؛ وضعیت بهزیستی روانشناختی که در آن فرد به یکپارچه سازی مطلوب درایوهای غریزی رسیده است که هم برای خود و هم برای محیط های اجتماعی قابل قبول باشد ؛ تعادل مناسب عشق ، کار و اوقات فراغت. ”
براساس WHO (سازمان بهداشت جهانی) ، سلامت روان عبارت است از:
وضعیت بهزیستی که در آن فرد توانایی های خود را درک می کند ، می تواند با فشارهای عادی زندگی کنار بیاید ، می تواند به طور مثمر ثمر عمل کند و قادر به کمک به جامعه خود باشد. WHO تأکید می کند که سلامت روان “فقط عدم وجود اختلال روانی نیست.
عوامل خطر
کارشناسان می گویند ، همه ما پتانسیل ایجاد مشکلات روانی را داریم ، مهم نیست که چند ساله باشیم ، چه مرد و چه زن ، ثروتمند یا فقیر هستیم یا به کدام گروه قومی تعلق داریم.
تقریباً 1 از 5 آمریکایی هر سال مشکلات سلامت روان (18.5 درصد) را تجربه می کند. در ایالات متحده ، در سال 2015 ، حدود 9/8 میلیون بزرگسال (بالای 18 سال) دارای یک اختلال روانی جدی بودند. این معادل 4.8 درصد از کل بزرگسالان آمریکایی است.
در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای توسعه یافته ، اختلالات روانی یکی از دلایل اصلی ناتوانی است.
اختلالات شایع
شایع ترین انواع بیماری روانی اختلالات اضطرابی ، اختلالات خلقی و اختلالات اسکیزوفرنی است. در زیر ما هر یک را به نوبه خود توضیح می دهیم:
اختلال اضطرابی
اختلالات اضطرابی شایع ترین انواع بیماری روانی است. فرد دچار ترس یا اضطراب شدید است که با اشیاء یا موقعیت های خاص مرتبط است. بیشتر افراد مبتلا به اختلال اضطراب سعی در جلوگیری از قرار گرفتن در معرض هر چیزی که باعث اضطراب آنها می شود ، دارند.
نمونه هایی از اختلالات اضطرابی عبارتند از:
اختلال هراس – فرد دچار وحشت فلج ناگهانی یا احساس فاجعه قریب الوقوع می شود.
فوبیا – اینها ممکن است شامل هراسهای ساده (ترس نامتناسب از اشیاء) ، هراسهای اجتماعی (ترس از قرار گرفتن در معرض قضاوت دیگران) و آگورافوبیا (ترس از موقعیتهایی باشد که فرار یا آزاد شدن ممکن است مشکل باشد) ما واقعاً نمی دانیم که چه تعداد فوبیا وجود دارد – ممکن است هزاران نوع وجود داشته باشد.
اختلال وسواس فکری (OCD) – فرد وسواس و اجبار دارد. به عبارت دیگر ، افکار استرس زا ثابت (وسواس) و یک اصرار قدرتمند برای انجام اقدامات تکراری مانند شستن دست (اجبار).
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) – این می تواند بعد از اینکه شخصی در اثر یک واقعه آسیب زا قرار گرفت ، رخ دهد – چیزی وحشتناک یا ترسناک که آنها تجربه کرده اند یا شاهد بوده اند. در طی این نوع رویداد ، فرد فکر می کند که زندگی آنها یا زندگی افراد دیگر در معرض خطر است. ممکن است آنها احساس ترس کنند یا احساس کنند که دارای هیچ کنترلی بر آنچه اتفاق می افتد نیستند.
اختلالات روحی
این موارد همچنین به عنوان اختلالات عاطفی یا اختلال افسردگی شناخته می شوند. بیماران مبتلا به این شرایط تغییر قابل توجهی در خلق و خوی دارند ، که عموماً شامل شیدایی (اسیل) یا افسردگی است. نمونه هایی از اختلالات خلقی عبارتند از:
افسردگی اساسی – فرد دیگر به چیزی علاقه مند نیست و از فعالیت ها و اتفاقاتی که قبلاً دوست داشت لذت نمی برد. دوره های غم و اندوه شدید یا طولانی وجود دارد.
اختلال دوقطبی – که قبلاً به عنوان بیماری افسردگی جنون یا افسردگی دیوانه شناخته می شد. فرد از قسمت سرخوشی (شیدایی) به افسردگی (ناامیدی) تغییر می کند.
اختلال افسردگی مداوم – این افسردگی مزمن خفیف (طولانی مدت) است. بیمار علائم مشابه افسردگی عمده اما در میزان کمتری دارد.
SAD (اختلال عاطفی فصلی) – نوعی افسردگی اساسی است که به دلیل کمبود نور روز ایجاد می شود. این بیماری در کشورهای دور از استوا در اواخر پاییز ، زمستان و اوایل بهار شایع است.
اختلالات اسکیزوفرنی
اینکه آیا اسکیزوفرنی یک اختلال واحد است یا گروهی از بیماری های مرتبط هنوز به طور کامل مشخص نشده است. این یک شرایط بسیار پیچیده است. اسکیزوفرنی به طور معمول از سنین 15 تا 25 سالگی شروع می شود. فرد دارای افکاری است که به نظر می رسد تکه تکه است. همچنین پردازش اطلاعات دشوار است.
اسکیزوفرنی علائم منفی و مثبتی دارد. علائم مثبت شامل هذیان ، اختلالات تفکر و توهم است. علائم منفی شامل انصراف ، عدم انگیزه و خلق و خوی نامناسب است.
علائم اولیه
با اطمینان نمی توان گفت که آیا کسی در حال ایجاد یک مشکل سلامت روان است یا نه؛ اما ، اگر علائم مشخصی در مدت زمان كوتاهی ظاهر شود ، می تواند سرنخ هایی را ارائه دهد:
انصراف از معاشرت با افراد یا فعالیتهایی که معمولاً از آنها لذت می برد.
خیلی زیاد یا کم بخوابد یا بخورد.
احساس اینکه هیچ چیز اهمیتی ندارد.
به طور مداوم کم انرژی است.
استفاده از داروها بیش از حد طبیعی (از جمله الکل و نیکوتین).
نمایش احساسات غیر مشخص.
گیجی.
قادر به انجام کارهای استاندارد مانند سر کار رفتن یا پختن غذا نیست.
افکار مداوم یا خاطراتی که مرتباً ظاهر می شوند.
به فکر آسیب رساندن به خود یا دیگران باشد.
شنیدن صداها
هذیان
درمان
روش های مختلفی وجود دارد که افراد با مشکلات روحی و روانی را ممکن است معالجه کند. این مهم است که بدانیم آنچه ممکن است برای یک شخص مفید نباشد برای شخص دیگری کار کند. این به ویژه در مورد سلامت روان اتفاق می افتد.
برخی از راهکارها یا درمانها در هنگام ترکیب با دیگر روش ها موفق تر هستند. بیمار مبتلا به اختلال روانی مزمن ممکن است در مراحل مختلف زندگی خود گزینه های مختلفی را انتخاب کند. اکثر کارشناسان می گویند که یک بیمار آگاه احتمالاً بهترین قاضی در مورد بهترین روش درمانی است.
درمان ها شامل موارد زیر است:
روان درمانی (گفتاردرمانی) – این یک رویکرد روانشناختی برای معالجه بیماری روانی است. درمان شناختی رفتاری (CBT) ، قرار گرفتن در معرض درمانی و رفتار درمانی دیالکتیکی است.
داروها – اگرچه نمی تواند اختلالات روانی را درمان کند ، اما برخی از داروها می توانند علائم را بهبود بخشند.
کمک به خود – از جمله تغییر در شیوه زندگی مانند کاهش مصرف الکل ، بیشتر خوابیدن و خوب غذا خوردن.
نظرات کاربران